چگونه در کانادا کسب و کار راه بیندازیم؟
راه انداختن یک کسب و کار همیشه با ریسک خاص خودش همراه است. اما پذیرفتن ریسک و کنترل شرایط میتواند نتایج بسیار خوبی هم به همراه داشته باشد. حالا اگر بخواهیم در کشور کانادا این کسب و کار را داشته باشیم باید منتظر چه چیزهایی باشیم؟
برای راه اندازی کسب و کار در کانادا باید موارد را در نظر بگیرید
- دو سوم افرادی که صاحب کسب و کار هستند معتقدند سال اول شروع به کارشان سختترین سال بوده است.
- تنها نیمی از بیزینسها توانستن بعد از ۵ سال سرپا بمانند.
- رقابت، نقدینگی و مالیات سه مسئله اصلی است که کسب و کارها را تهدید میکند.
ساخت یک کسب و کار از ابتدا میتواند زندگی شما را برای همیشه تغییر دهد، اما اصلاً کار سادهای نیست. در ادامه به ۱۵ مورد اصلی که باید برای راهاندازی یک بیزینس در کانادا به آن توجه داشته باشید خواهیم پرداخت تا بتوانید راحتتر تصمیمگیری کنید.
۱. نگرش خود را در مورد کسب و کار خود در کانادا مشخص کنید
بیزینسی که صاحبانش نگرش خاصی ندارند مانند یک کشتی بدون سکان است. شما باید دیدگاه کلی خود را در ابتدا مشخص کنید و باقی کارها را در مسیر آن تنظیم کنید.
نوشتن اهداف کلی یک راه عالی برای این کار است. در چند پاراگراف، اهداف شرکت و استراتژیهای کلان و برنامههایتان برای تحقق آنها را مشخص کنید.
برای یادگیری توصیه میشود که به سایت رقیبان خود سر بزنید و ببینید که فرم بیانیه اهداف کلی آنها چگونه است. سپس از آنها الگو برداری کنید و طبق اهداف خود مطالب نوشته شده را تغییر دهید.
به این نکته توجه کنید که اهداف کلی به سه قسمت تقسیم میشوند. شما میتوانید از مراحل زیر پیروی کنید:
۱. اهداف کلی: “ما در تلاشیم تا سیارهای که در آن زندگی میکنیم را نجات دهیم.”
۲. شرح: “دلایل پیدایش کسب و کار ما”
۳. لیست: “ارزشهای اساسی و … ”
در زمان نوشتن اهداف کلی تا جایی که میتوانید واضح و شفاف بنویسید. از مثال بالا استفاده کنید و یک بیانیه قوی و انگیزهبخش بنویسید.
۲. درباره فرصتهای بازار هدف کسب و کارتان در کانادا تحقیق کنید.
قبل از اینکه کسب و کاری راه بیندازید باید بازار هدف خدمات و یا کالایی که قصد ارائه آن را دارید بررسی کنید. برای این کار پیشنهاد میکنیم توصیههای زیر را مدنظر قرار دهید:
کالا و یا خدمات دلخواهتان را انتخاب کنید
مسلماً برای شما واضح است که باید کالا و یا خدماتی که قصد ارائه آنها را دارید را به خوبی معرفی کنید. رقبا را به خوبی بشناسید و مشخص کنید که چه مزیتهایی نسبت به دیگران ارائه خواهید داد.
بازار هدف خود را مشخص کنید
چه کسانی با بیزینس شما در ارتباط خواهند بود؟ با اطلاعات جمعیتی مانند سن، جنسیت، درآمد، محل سکونت و غیره شروع کنید. سپس طبق نقشه مشتریانی که برای خود ترسیم میکنید ادامه دهید.
رقبای مهم خود را شناسایی کنید
داشتن رقیب همیشه مسئله خوبی است و بدین معنی است که تقاضا در این حوزه زیاد است. محصولات و خدمات مشابه را با خدمات خود مقایسه کنید، سعی کنید نیاز بازار را برآورده کنید و یک قدم از بقیه رقبا جلوتر باشید و خدماتی منحصر به فرد ارائه دهید.
حجم بازار و میزان فرصتهای موجود را شناسایی کنید
در نهایت سهمی که بیزینس شما میتواند از بازار داشته باشد را مشخص کنید. ارزش کسب و کار و ایدههایتان را بسنجید و اهداف منطقی برای آینده بیزینس خود مشخص کنید.
۳. یک برنامه مدون برای کسب و کار خود در کانادا بنویسید.
برای نوشتن برنامه برای کسب و کارتان نهایت تلاشتان را بکنید اما به این مسئله هم توجه داشته باشید که برنامه اولی که مینویسید اصلاً کامل و همیشگی نیست. بعد از اینکه کسب و کارتان رشد پیدا کرد قسمتهایی از آن ممکن است تغییر پیدا کند.
برخی از کارشناسان معتقدند که در ابتدا باید با طراحی و نوشتن بوم کسب و کار، بیزینس خود را شروع کنید. این بومِ یک صفحهای باید تمامی اطلاعات مهم و مواردی که برای شروع کسب و کارتان به آن نیاز دارید را در خود جای دهد و نوشتن آن به شما کمک میکند تا در زمان صرفهجویی کنید و سریعتر به اهدافتان برسید.
پس از آن زمانی که بیزینس شما رشد خوبی پیدا کرد و توانستید اعتبارات لازم خود را فراهم کنید میتوانید برنامه پیشرفتهتری برای خود بنویسید. در این برنامه موارد زیر را حتماً مورد توجه قرار دهید:
- منابعی که نیاز دارید
- برنامه کلی بازاریابی
- میزان هزینهها و فروش
- مدیریت امور مالی، توسعه بیزینس و…
۴. هزینههای شروع به کار را تخمین بزنید
حتی اگر با سرمایه شخصی قصد راهاندازی یک کسب و کار را دارید باید بدانید برای شروع چه مبلغی باید هزینه کنید. موارد زیر نکات مهمی هستند که در این مورد باید به آنها توجه داشته باشید:
- اکثر کسب و کارها با مبلغی کمتر از ۱۰ هزار دلار شروع به کار میکنند.
- سه چهارم افرادی که بیزینس جدید راه میاندازند از پساندازهای شخصی خود استفاده کردهاند.
- اکثر کسب و کارها بعد از یک سال به ۵۰ هزار دلار نیاز دارند تا بتوانند فعالیتهای خود را به بهترین شکل ادامه دهند.
شما باید تمامی هزینههای یک سال اول کسب و کارتان را ارزیابی کنید و همچنین حساب کنید که در ماه باید چه میزان درآمد داشته باشید تا بتوانید از پس هزینهها بر بیایید.
۵. امور مالی خود را با برنامه پیش ببرید.
اگر که نمیخواهید و یا نمیتوانید با سرمایه شخصی خود شروع به کار کنید راههای جذب سرمایه را به خوبی شناسایی کنید و ببینید کدام راه برای شما بهترین نتیجه را به همراه خواهد داشت. میتوانید از یکی از روشهای زیر برای جمع کردن سرمایه مورد نیاز استفاده کنید:
تامین اعتباری به صورت جمعی
در این روش میتوانید از تعداد زیادی افراد به جای جذب یک سرمایهگذار استفاده کنید و با مبالغی که جمع میشود کسب و کار خود را راهاندازی کنید.
وامهای کوچک
برای بیزینسهای کوچک وامهایی با مبلغ کم و در حد ۱۰ هزار دلار به صاحبان کسب و کارها داده میشود تا بتوانند کار خود را شروع کنند. با توجه به محل زندگیتان میتوانید از بانکها و مؤسسات مختلفی برای دریافت وام استفاده کنید.
وام شخصی
اگر که سابقه مالی خوبی دارید میتوانید به جای دریافت وام تجاری یک وام شخصی دریافت کنید. میتوانید با کارت اعتباری خود اقدام به گرفتن وام کنید. اما در زمان وام گرفتن حواستان به نرخ سود و مالیات آن باشد.
کمک هزینه
با توجه به محلی که زندگی میکنید و میزان اعتباری که دارید میتوانید از بانکهای دولتی و یا موسسههای خصوصی کمک هزینه دریافت کنید. درباره شرایط کسب و کارتان و همچنین نهادهایی که میتوانید از آنها کمک هزینه دریافت کنید تحقیق کنید و سپس برای دریافت آن اقدام کنید.
دوستان و خانواده
بسیاری از کسب و کارها امروزه با کمک دوستان و خانواده راهاندازی میشوند. خجالت را کنار بگذارید و به سراغ دوستان و خانواده بروید، برنامههای تجاری خود را برایشان شرح دهید و از آنها در شروع کسب و کار خود کمک بخواهید.
۶. ساختار کلی بیزینس خود را مشخص کنید
اکنون وقت آن رسیده تا نوع بیزینس خود را مشخص کنید. آیا قصد دارید تنها مالک کسب و کارتان باشید؟ شریک دارید؟ با چه کسانی همکاری میکنید و آیا قصد دارید کسب و کار خود را با یک کمپانی دیگر ادغام کنید؟
هر کدام از این انتخابها مزایایی برای خود دارد و همچنین ممکن است در برخی موارد مالیاتهای متنوع دیگری هم شامل شما شود و یا نیاز باشد پیشنیازهای خاصی را تهیه کنید.
در پایین برخی از ساختارهای رایج در بین بیزینسها را مشاهده میکنید:
مالکیت و مدیریت یک نفره
بسیاری از افرادی که توانایی این را ندارند از سرمایه دیگران استفاده کنند و یا به خاطر شرایط مالی ترجیح میدهند کارمندی هم نداشته باشند این روش را انتخاب میکنند. در ادامه و با بزرگتر شدن کسب و کارتان میتوانید تعداد همکاران و یا کارمندان خود را هم بیشتر کنید.
همکاری در بیزینس
اگر که قصد دارید با یک یا چند نفر به صورت مشارکتی کسب و کاری را راه بیندازید ساختار کسب و کار شما به صورت مشارکتی تعریف میشود. چون هر کس در این بیزینس سهمی دارد باید یک وکیل هم استخدام کنید تا درصد درآمد و همچنین مالیاتی که هر شخص با توجه به سهامی که دارد باید پرداخت کند مشخص شود.
خواندن این مقاله خالی از لطف نیست:
نگارش رزومه کاری برای کارفرمای کانادایی
کمپانی (همکاری چند شرکت)
از مزایای همکاری با چند شرکت میتوان به مواردی مثل تقسیم مالیات بین شرکتها و همچنین افزایش سرمایه اشاره کرد. با توجه به هزینههای موجود افرادی که بیزینس خود را به تنهایی اداره میکنند سعی میکنند تا سرمایه خود را افزایش دهند و بعد به فکر همکاری با دیگر شرکتها میافتند.
تعیین ساختار یک بیزینس از مهمترین کارهایی است که صاحب هر کسب و کاری باید آن را انجام دهد. پیشنهاد میکنیم قبل از اقدام به هر کاری با یک مشاور مسائل اقتصادی و یا یک حسابدار مشورت کنید تا بهترین تصمیم را با توجه به نیازها و اهداف بیزینس خود بگیرید.
۷. در مورد پیشنیازهای حقوقی بیزینس خود تحقیق کنید
قبل از اینکه هر کسب و کاری راه بیندازید حتماً با یک وکیل مشورت کنید تا مطمئن شوید پیشنیازهای حقوقی لازم را دارید. هزینههای حقوقی و وکیل را حتماً جزو هزینههای شروع خود حساب کنید چراکه داشتن یک وکیل خوب در پیش بردن کارهای یک بیزینس اهمیت بسیار زیادی دارد.
در پایین مواردی که حتماً باید با یک وکیل در میان بگذارید را به ترتیب برایتان لیست میکنیم:
۱. آیا نام و لوگوی شما لازم است تا به عنوان یک نشان تجاری ثبت شود؟
۲. آیا نیاز است که برای بیزینس خود کپی رایت دریافت کنید و یا طرح تجاری خود را به ثبت برسانید؟
۳. آیا وکیلتان توانایی این را دارد تا با دیگر کمپانیها وارد مذاکره شود و با آنها قرارداد ببندد؟
۴. شرایط حقوقی تنها کار کردن، شریک داشتن و یا ادغام شرکتها چگونه است؟
۵. روند تقسیم سهام هنگام استفاده از سرمایه گذاران خصوصی چگونه است؟
بیزینسهای مختلف شرایط حقوقی مختلفی دارند. سعی کنید ویژگیهای کسب و کارتان را به صورت کاملاً واضح با یک وکیل در میان بگذارید و از تمامی مواردی که شامل شما میشود اطلاعات کسب کنید.
۸. یک نام تجاری بسازید و آن را ثبت کنید.
بعد از اینکه با حسابدار و وکیل خود مشورت کردید وقت آن است که نام تجاری خود را به ثبت برسانید. فرایند ثبت نام تجاری در کشورها و مناطق مختلف متفاوت است و قبل از اقدام برای این کار حتماً تحقیقات لازم را انجام دهید.
ابتدا باید چک کنید نام تجاری توسط کمپانی دیگری مورد استفاده قرار نگرفته باشد. اسمی که قصد انتخاب آن را دارید را در موتورهای جستجو بزرگ، شبکههای اجتماعی مشهور مانند فیسبوک، توییتر و اینستاگرام سرچ کنید و بعد برای ثبت کردن آن اقدام کنید. اگر که قصد راهاندازی کسب و کار در چند کشور را دارید باید از عدم استفاده دیگر شرکتها از نام انتخابی شما در آن کشورها هم اطمینان حاصل پیدا کنید.
قبل از اینکه اقدام به راهاندازی بیزینس، سایت و یا هر فعالیت تبلیغاتی دیگری باید نام تجاری خود را به ثبت برسانید و از قابل استفاده بودن آن مطمئن شوید. بعد از اینکه همه جوانب را در نظر گرفتید با وکیل خود مشورت کنید و پروسه ثبت نام تجاری خود را طی کنید. به این نکته توجه داشته باشید که پروسه ثبت نام تجاری هم برایتان هزینههایی به همراه خواهد داشت.
۹. برای کسب مجوز و تأییدیه بیزینس خود اقدام کنید.
به سایتهای دولتی سر بزنید و چک کنید فعالیتی که قصد راهاندازی آن را دارید آیا به دریافت مجوز نیاز دارد یا خیر. در حین انجام این کار از مالیاتهایی که برای کسب و کارتان در نظر گرفته شده هم با خبر میشوید. همچنین درباره برنامههای دولتی برای کاهش مالیات بیزینسهای نوپا تحقیق کنید و از طرحهای موجود استفاده کنید تا کسب و کارتان سریعتر رونق بگیرد.
همچنین ممکن است یک شماره اختصاصی تجاری هم لازم داشته باشید که البته برای تهیه آن علاوه بر هزینهی خرید، مالیات هم به شما تعلق میگیرد. بر اساس نوع کسب و کارتان ممکن است هزینه و مالیات متفاوتی شامل حال شما بشود. توصیه میکنیم با استفاده از سایتهای دولتی اطلاعات خود را در این زمینه هم بالا ببرید.
۱۰. یک حساب بانکی تجاری کوچک باز کنید.
انواع مختلفی از حسابهای بانکی تجاری وجود دارد که میتوانید از آن برای ذخیره درآمدهای خود استفاده کنید. به محض اینکه کسب و کار خود را راه انداختید با یک مشاور بانکی مشورت کنید، شرایط خود و اهدافتان را بیان کنید تا در انتخاب بهترین نوع حساب بانکی شما را راهنمایی کند.
اگر که قصد دارید در کشورهای مختلف فعالیت تجاری داشته باشید باز کردن یک حساب بانکی در آن کشورها هم کار منطقی است.
۱۱. تنظیم سیستم حسابداری
اگر که در ابتدا با برنامه و حساب کتاب اینکه در آینده کسب و کارتان تا چه اندازه رشد خواهد کرد اقدام به تنظیم یک سیستم حسابداری کنید، زمانی که بیزینستان گسترش پیدا کرد متوجه خواهید شد که زمان و همچنین پول زیادی برای خود با این کار پسانداز کردهاید.
بسیاری از کسانی که بیزینس خود را راهاندازی میکنند تنها به داشتن یک حسابدار اکتفا میکنند. در صورتی که باید برای تمامی هزینهها، برنامه تجاری آینده و همچنین میزان نقدینگی که هر ماه به دست میآورید یک سیستم حسابداری داشته باشید. برای این کار میتوانید از نرمافزار اکسل استفاده کنید و موارد مورد نیاز خود را در آن ثبت کنید.
همچنین میتوانید از نرمافزارهای مالی که این کار را به صورت خودکار انجام میدهند استفاده کنید تا درآمد و هزینههایتان را هر ماه بتوانید بررسی کنید.
۱۲. در اوایل بخشی از کارها را برونسپاری کنید
شاید در آغاز راهاندازی یک کسب و کار فکر کنید با انجام دادن تمامی کارها توسط خودتان در هزینهها صرفهجویی میکنید. اما بدانید گاهی وقتی که برای یک کار صرف میکنید از میزان هزینهای که میتوانستید صرف آن کار کنید ارزش بالاتری دارد.
بنابراین بهتر است بخشی از کارهایی که در آن تخصصی ندارید را برای انجام به دیگران بسپارید. در آینده که کسب و کارتان گستردهتر شد میتوانید کارمندانی را برای خود استخدام کنید و از تواناییهای آنها برای انجام دادن کارهای متفرقه بهره ببرید.
شاید در ابتدا اعتماد کردن به افراد و استخدام آنها کار دشواری باشد اما وقتی افراد درست را استخدام کنید میفهمید این کار تا چه اندازه در پیشرفت شما اثرگذار خواهد بود.
اگر هم که بودجه کافی برای استخدام افراد ندارید میتوانید از فریلنسرها برای کارهایی که در آن تخصص ندارید استفاده کنید.
۱۳. اطلاعات خود را در مورد مالیات افزایش دهید.
حقوق کارمندان مشمول یک نوع مالیات میشود که از حقوق آنها کسر نمیشود. نگه داشتن حساب و کتاب مالیاتها کار نسبتاً دشواری است و حتماً با حسابدار خود در این زمینه صحبت کنید تا در آینده به مشکل برنخورید.
نرمافزارهای مدیریت دستمزد هم میتوانند در این زمینه بسیار کمک کننده باشند. از جمله قابلیتهایی که این نرمافزارها دارند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- شما میتوانید با کمک این نرمافزارها بیمه درمانی کارکنان، برنامه بازنشستگی و همچنین کسورات دستمزد آنها را تنظیم و پیگیری کنید.
- نظارت بر اطلاعات حقوق و دستمزد کارمندان و تغییرات سالانه (به عنوان مثال پاداشها و افزایش دستمزد)
- پرداخت مالیات به صورت دیجیتالی و اتوماتیک
- اضافه کردن اتوماتیک کارمندان به سیستم پرداختیها
- سپردههای شما که به کارمندانتان در سراسر جهان پول انتقال میدهند را به کمک این نرمافزارها میتوانید مدیریت کنید.
۱۴. برای کسب و کار خود یک سایت راهاندازی کنید.
اگر در دنیای سراسر دیجیتال امروز یک سایت و ایمیل نداشته باشید آیا میشود گفت که اصلاً وجود دارید؟!
امروزه ۸۶٪ مشتریان برای پیدا کردن یک بیزینس از اینترنت استفاده میکنند. اکنون برای اینکه کسب و کارتان بهتر دیده شود استفاده از یک وبسایت ضروری است. خوشبختانه نیاز نیست برای راهاندازی یک سایت هزینه زیادی بپردازید. برای شروع میتوانید از یک سایت ساده با قابلیتها و امکانات قابل قبل شروع کنید که هزینه چندانی هم برایتان نخواهد داشت.
بعد از اینکه کسب و کارتان گستردهتر شد میتوانید در شبکههای اجتماعی هم فعالیت کنید و یا به فکر استفاده از تبلیغات آنلاین و همچنین بهبود شرایط سایت خود در موتورهای جستجوگر بیفتید.
طبق آمار ۶۱٪ بیزینسهای کوچک در شبکههای اجتماعی اقدام به بازاریابی میکنند و حدود ۵۰٪ از کسب و کارها سالانه چیزی حدود ۱۰ هزار دلار برای بازاریابی اینترنتی هزینه میکنند.
۱۵. همکاریهای خود را گسترش دهید.
با اینکه در بالا از مزیتهای همکاری با دیگران صحبت کردیم اما باید به این موضوع هم اشاره کنیم که میتوانید با کمک دیگر کمپانیها به رشد یکدیگر کمک کنید.
راههای زیادی برای ایجاد همکاری وجود دارد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
ارجاع دادن مشتری به آنها و تقسیم درآمد
در برخی از بیزینسها افراد از کمک یک شرکت دیگر استفاده میکنند تا محصولات و خدماتشان را توسط آنها به فروش برسانند و در قبالش حق کمیسیون پرداخت میکنند و یا اینکه قرارداد فروش امضا میکنند. برای کسب و کارهای کوچک که نمیخواهند کارمندان بیشتری استخدام کنند این گزینه بسیار رایج و مقرون به صرفه است.
سرمایهگذاری مشترک
اگر که قصد دارید برای مثال یک برج اداری بسازید، ساخت یک فیلم سینمایی را شروع کنید و یا هر کار دیگری، میتوانید سرمایههای خود را با کمک دیگر بیزینسها افزایش دهید.
فرض کنید شما تمامی شرایط و امکانات را برای ساختن یک فیلم در اختیار دارید اما میخواهید که جلوههای ویژه به کارتان اضافه شود. در اینجا همکاری با یک کمپانی که در این زمینه تخصص دارد میتواند کار شما را به بهترین نحو ممکن پیش ببرد.
تبلیغات متقابل
اگر دو بیزینس مشتریان یکسانی داشته باشند تبلیغات متقابل برای آنها بسیار منطقی به نظر میرسد.
به این مسئله خوب فکر کنید که چه بیزینسهایی در حیطه کاری شما قرار دارند و از کدام یک از آنها میتوانید برای بهتر دیده شدن کسب و کارتان استفاده کنید. با آنها تماس بگیرید، برنامهها و اهداف تجاری خود را کاملاً واضح بیان کنید و سعی کنید آنها را متقاعد کنید که در ازای دریافت کمک میتوانید برایشان مفید باشید.
بعد از اینکه قرارداد را امضا کردید صبر داشته باشید تا اثرات آن را ببینید. اما بعد از گذشت مدتی هر زمان که احساس کردید کاری که انجام میدهید بازدهی چندانی برایتان نداشته است با همکار خود مشکلات و مسائل را مطرح کنید و اگر نتوانستید به نتیجه برسید از ادامه همکاری خودداری کنید.
در نهایت بعد از انجام دادن همه موارد بالا جرات و شجاعت از خود نشان دهید و با کسب آگاهی رؤیاهایتان را دنبال کنید. هیچ وقت نا امید نشوید و دست از تلاش برندارید و مطمئن باشید روزهایی از راه میرسند که سختیهای مسیر برایتان هموار میشود و میتوانید از نتایجی که به دست آوردید لذت ببرید.